بارت دوم
اولین بار در کلاس زبان دیدم ات.13 سالمان بود دو نوجوان شاد و سرزنده.برای گرفتم درس های جلسه اول بهم پیام دادی.این بود آغاز صحبت های و خنده ها و گریه های ما.
_نه نه نه نه نه . برید کنار اون خواهرمه تنها کسمه.
اشک امانم نمیداد.صدایت میکردم اما از تار های حنجره ای تو صدایی بیرون نمیامد.تو بیجان و من بیجان تر.
_یکی آمبلانس خبر کنه.چرا منو نگاه میکنید.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)